کوروش کبیر

زندگی نامه ی کوروش

کوروش

منش کوروش

منشور کوروش
سایروس

•••Cyrus the Great•••

«کوروش فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان،»

•••Cyrus the Great•••

«کوروش فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان،»

•••Cyrus the Great•••

دوران: حدود ۵۵۹–۵۳۰ پیش از میلاد
زادروز: ۶۰۰ یا ۵۷۶ پیش از میلاد
زادگاه: انشان، پارس
مرگــ: دسامبر ۵۳۰ پیش از میلاد مسیح
محل مرگ: محل قطعی مشخص نیست
آرامگاه: آرامگاه کوروش بزرگ
پیش از: کمبوجیه دوم
پس از : کمبوجیه یکم
همسر: کاساندان
کاخ: پاسارگاد
دودمان: هخامنشیان
پدر: کمبوجیه یکم
مادر: ماندانا
فرزندان:
کمبوجیه
بردیا
آتوسا
آرتیستون
رکسانا

بایگانی

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شاه بزرگ هخامنشی» ثبت شده است

کاساندان، کاسادان یا کَساندان همسر کوروش بزرگ، از تبار هخامنشی بود. کاساندان ملکه ۲۸ کشور آسیائی بوده و همواره در کنار همسرش کوروش بزرگ پادشاهی می‌کرده و قدرت‌مندترین زن دربار هخامنشیان به شمار می‌آمده است. با این حال به نظر می‌رسد با توجه به نظام مردسالاری در ایران باستان او به عنوان یک زن درباری حق دخالت در امور سیاسی را نداشته است. او خواهر اوتاناس و دختر فرناسپ هخامنشی بود. حاصل ازدواج او و کوروش ۵ فرزند بود؛ کمبوجیه، بردیا، آتوسا،آرتیستون و دختری که نامش ذکر نشده‌است.به گفته داندامایف، دختر سومی احتمالاً رکسانا بود.

بنا بر نوشته هرودوت، کوروش او را بسیار دوست می‌داشت و هنگامی که او درگذشت دستور داد تا تمام اتباع شاهنشاشی برای او عزاداری بزرگی برپا کنند. این گزارش در سالنامه نبونید آمده است که وقتی همسر پادشاه فوت کرد، در بابل از ۲۷ آدار تا ۳ نیسان(۲۱-۲۶ مارس سال ۵۳۸) عزاداری عمومی برپا شد. بسیار محتمل است که مرگ کاساندان باعث آن عزاداری باشد.

بویس حدس می‌زند او در بنایی که به آن زندان سلیمان می‌گویند، در پاسارگاد به خاک سپرده شده باشد.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۱۴:۵۷
kourosh kabir

شاهنشاهی هخامنشی یا هخامنشیان (۵۵۰-۳۳۰ پیش از میلاد، «۲۲۰ سال») نام دودمانی و یک سلسلهٔ پادشاهی در ایران دورهٔ باستان است. پادشاهان این دودمان از پارسیان بودند و تبار خود را به «هخامنش» می‌رساندند که سرکردهٔ خاندان پاسارگاد از خاندان‌های پارسیان بوده‌است. هخامنش باید حوالی پایان سدهٔ هشتم یا ربع نخست سدهٔ هفتم پ. م بر مسند قدرت بوده باشد. چش پش، پسر هخامنش در فاصلهٔ تقریبی ۶۷۵ تا ۶۴۰ پ. م، رهبری طوایف پارسی را به دست گرفته بود.

هخامنشیان، در آغاز پادشاهان بومی پارس و سپس انشان بودند ولی با شکستی که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو واپسین پادشاه ماد وارد آورد و سپس گرفتن لیدیه و بابل، پادشاهی هخامنشیان تبدیل به شاهنشاهی بزرگی شد. از این رو کوروش بزرگ از نوادگان (شاه انشان، کوروش یکم، کمبوجیه یکم) را بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی می‌دانند.

به پادشاهی رسیدن پارسی‌ها و دودمان هخامنشی یکی از رخدادهای برجسته‌ی تاریخ باستان است. اینان دولتی ساختند که دنیای باستان را به استثنای دو سوم یونان زیر فرمان خود در آورد. شاهنشاهی هخامنشی را نخستین امپراتوری تاریخ جهان می‌دانند. پذیرش و بردباری دینی از ویژگی‌های شاهنشاهی هخامنشی به شمار می‌رفت.

شاهنشاهی هخامنشیان به عنوان بزرگترین امپراتوری جهان از نظر گستردگی و جمعیت نام برده شده است. بیش از ۴۹ میلیون نفر از ۱۱۲ میلیون جمعیت جهان آن زمان در این سرزمین زندگی می‌کردند. در دوران هخامنشیان سی قوم مختلف تحت لوای این امپراتوری بودند.

خاویر آلوارز عیلام شناس معتقد است که آثار و نقش‌برجسته‌های موجود نشان می‌دهد که هخامنشیان هنر خود را در بخش معماری و نقش‌برجسته از عیلامی‌ها آموخته‌اند.

قلمرو هخامنشیان بسیار گسترده بود به طوری که از دره سند در هند تا رود نیل در مصر و ناحیه بنغازی در لیبی امروز و از رود دانوب در اروپا تا آسیای مرکزی را در بر می‌گرفت. در این کشور پهناور اقوام بسیاری با آداب و رسوم خاص خود زندگی می‌کردند و فرهنگ ایالتی و قومی خود را پاس می‌داشتند. در حقیقت مشخصه مهم این دولت احترام به آزادی فردی و قومی و بزرگراشت نظم و قانون و تشویق هنرها و فرهنگ بومی و همچنین ترویج بازرگانی و هنر بود. کارل شفُلد می‌نویسد: «تمدن بزرگی مانند تمدن هخامنشی را نمی‌توان از روی تأثیراتی که پذیرفته درک کرد. واقع آن است که اهمیت این چنین تمدنی دقیقأ در توانی است که او را به حل و جمع همهٔ این اجزای مختلف در کلیتی واحد قادر ساخته است.»

شاهان هخامنشی در خلال سال و با تغییر فصل کوچ می‌کردند و معمولاً تمام سال را در یک جا به سر نمی‌بردند بلکه بر حسب اقتضای آب و هوا هر فصلی را در یکی از پایتخت‌های خود سر می‌کردند در فصل زمستان در بابل، دشتستان و شوش اقامت داشتند ودر فصل تابستان به همدان می‌رفتند که در دامنه کوه الوند بود و هوایی خنک داشت. این سه شهر پایتخت سیاسی و اداری و اقتصادی بودند ولی دو شهر دیگر هم بودند که پایتخت آیینی هخامنشیان به شمار می‌رفتند یکی پاسارگاد که در آنجا آیین و تشریفات تاجگذاری شاهان هخامنشی برگزار می‌شد و دیگری پارسه که برای دیگر تشریفات به کار می‌آمد. این دو شهر زادگاه و پرورشگاه و به اصطلاح گهواره پارسیان به شمار می‌رفت البته تخت جمشید ازاین دو بیشتر اهمیت داشت به همین دلیل اسکند ر مقدونی آن را عمداً آتش زد تا گهواره و تکیه گاه دولت هخامنشی را از میان ببرد و به ایرانیان بفهماند که دیگر دوره فرمانروایی آنان به سر آمده است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۲۰:۱۴
kourosh kabir

تنها سند نسبتاً مفصلی که از کوروش برجای مانده، استوانه‌ای به‌طول ۲۲٫۵ سانتی‌متر و عرض ۱۱ سانتی‌متر از جنس خاک رس با نوشته‌ای ۴۵ سطری به‌زبان بابلی است که امروزه با شمارهٔ ۹۰۹۲۰ در اتاق ۵۲ بخش ایران باستان موزهٔ بریتانیا نگهداری می‌شود. تکهٔ اصلی این استوانه در سال ۱۸۷۹ میلادی توسط هرمزد رسام در حفاری معبد مردوک در بابل پیدا شد، این تکه حاوی ۳۵ خط بود. تکهٔ دوم که شامل خط‌های ۳۶ تا ۴۵ می‌شود، در سال ۱۹۷۵ میلادی در کلکسیون بابل دانشگاه ییل یافت شد و به استوانهٔ اصلی پیوست گردید.

این استوانه پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشی‌است. با این همه، به کمک آن نمی‌توان به تصویر درستی از پدیدآورندهٔ آن دست یافت، چون در این نبشته به همه‌چیز از چشم کاهنان بابلی نگریسته شده‌است. این متن ماهیتاً یک بیانیهٔ سیاسی نیست و نبشتهٔ پایِ بناست که به‌عنوان پی دیوارهای بابل برای یادبود بازسازی‌های کوروش در آنجا گذاشته‌شده‌است. اما این نبشته نشان می‌دهد که کوروش چگونه در بابل بی‌درنگ برنامهٔ ساختمانی گسترده‌ای را به اجرا درآورد. مثلاً باروی درونی و بیرونی شهر بابل را بازسازی و مرمت کرد و درگاه‌هایی از جنس برنز بر دروازه‌های شهر ساخت.


کوروش پس از معرفی خود و دودمانش و شرح مختصری از فتح بابل، می‌گوید که تمام دستاوردهایش را با کمک و رضایت مردوک به انجام رسانده‌است. وی سپس بیان می‌کند که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل، سومر و دیگر کشورها به ارمغان آورده و پیکر خدایانی که نبونعید از نیایشگاه‌های مختلف برداشته و در بابل گردآوری کرده بوده را به نیایشگاه‌های اصلی آنها برگردانده‌است. پس از آن، کوروش می‌گوید که چگونه نیایشگاه‌های ویران‌شده را از نو ساخته و مردمی را که اسیر پادشاه‌های بابل بودند را به میهن‌شان بازگردانده‌است.

در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیومت در شهر نیویورک قرار داده شد. در این مکان، نمونه‌ای از آثار فرهنگی کشورهای گوناگون وجود دارد
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۱۴:۱۰
kourosh kabir

بنابر یک نظریه، کوروش، نامی پارسی است که می‌تواند مرتبط با Kúru ایرانی باستان که در رزم‌نامه ملی هندی‌ها، ذکر شده، باشد. اما این نظریه، هنوز مورد مناقشه است.  نظریه دیگر، تفسیر این نام به معنی «خوار کننده دشمن در مشاجره» که مشتقی از ریشه هندواروپایی و هندوایرانی kaũ-* به معنی «خوار کردن، پست کردن»، است، اما رضایی باغ‌بیدی، این تئوری را رد کرده است. به گفته او، کلمه kaũ-*، یک مشتق هم در زبان‌های ایرانی (از باستان تا امروزی) نداشته است.ووتر هنکلمن معتقد است که کوروش، نامی ایلامی است که کوتاه‌شده از «خداینام+فعل» است. به معنی «خدای [نامعلوم] نگهداری کرد/حمایت ارزانی داشت». نظریه هنکلمن، بر اساس سخن استرابن است که گفته «کوروش قبل از آنکه شاه شود، با نام (ایرانی قدیم) «آگراداتس» خوانده می‌شد. از نظر او، ایلامی بودن «کوروش»، دلیلی بر ایلامی‌تباری او نیست، چرا که در کتیبه بایگانی «آکروپل» شوش (اوایل قرن ششم پ.م)، به خوبی نماینگر فرمانروایی کوروش بر مردمی بود که خود را «پارسی» می‌دانستند، در حالی که اثری از «انشان» به چشم نمی‌خورد. اما چرا کوروش نامی ایلامی برای خود برگزید؟ پاسخ هنکلمن این است که کوروش خود را در استوانه‌اش «شاه [شهر] انشان» (که تبارش تا «چیش‌پیش» می رساند که او هم شاه انشان معرفی کرده است) در مقابل ادعای مشابه نبونئید در استوانه «سیپار» به کار برده است. از نظر او، انشان نامی بود که برای بابلی‌ها، اسمی مشهورتر بود. از همین‌رو، او خود را پادشاه انشان معرفی کرد تا به خودش (به عنوان فرمانروای نخستین امپراتوری جهان) سابقه‌ای داده باشد. اما رضایی باغ‌بیدی، با سخن استرابو مخالف است. در روایت استرابو (کتاب 15، فصل 3، بند 6)، نام کوروش بزرگ در آغاز «آگراداتس» بود و «کوروش» نامی است که او پس از پادشاهی و با الهام از نام رود «کُر» در جنوب پاسارگاد بر خود نهاد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۷:۵۶
kourosh kabir


دربارهٔ کودکی و جوانی کوروش و سال‌های اولیهٔ زندگی او روایات متعددی وجود می‌دارد؛ اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که آنها دربارهٔ ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه‌است. هرودوت در مورد دستیابی کوروش به قدرت، چهار داستان نقل می‌کند. ولی فقط یکی از آنها را معتبر می‌داند طبق نظر گزنفون از قرن پنجم تا چهارم پیش از میلاد مسیح یک سلسله داستان‌های متفاوت دربارهٔ کوروش نقل می‌شده‌است.
بنا به گفتهٔ هرودوت، آستیاگ (پدربزرگ کوروش) شبی در خواب دید که از دخترش آنقدر آب خارج شد که کشور ماد و تمام آسیا را غرق کرد. مغها خواب وی را چنین تعبیر کردند که فرزند دخترش روزی بر تمام آسیا چیره خواهد شد. از این روی، وی دخترش ماندانا را به یکی از بزرگان پارس به زناشویی داد. پس از تولد نوه‌اش، وی خواب دیگری دید که تاکی از بدن ماندانا روئیده و تمام آسیا را فراگرفته‌است پس او فرزند دخترش را به یکی از بستگانش به نام هارپاگ سپرد و دستور داد که کودک را نابود کند. هارپاگ، کوروش را به یکی از چوپان‌های شاه به نام میترادات (مهرداد) داد و از او خواست که وی را به دستور شاه به کوهی در میان جنگل رها کند تا طعمهٔ ددان گردد. چوپان کودک را به خانه برد. وقتی همسر چوپان به نام سِپاکو از موضوع باخبر شد، با ناله و زاری به شوهرش اصرار ورزید که از کشتن کودک خودداری کند و بجای او، فرزند خود را که تازه زاییده و مرده بدنیا آمده بود، در جنگل رها سازد. چوپان نظر همسرش را پذیرفت و جسد مردهٔ فرزندش را به مأموران هارپاگ سپرد و خود سرپرستی کوروش را به گردن گرفت. هارپاگ هم جسد پسر چوپان را با اسمی دیگر در مقبرهٔ شاهی دفن کرد.

سال‌ها بعد هنگامی که کوروش ده ساله شده بود و با کودکان بازی می‌کرد، آن کودکان وی را به عنوان پادشاه برگزیدند. وی در میان بازی، دستور داد یکی از کودکان را تنبیه کنند. پدر آن پسر به نام آرتمبارس نزد آستیاگ شکایت کرد و اظهار داشت که یکی از بردگان وی فرزند درباریان را چوب زده‌است. کوروش را نزد آستیاگ فرستادند تا تنبیه شود. شاه با مشاهدهٔ کوروش و شباهت وی با افراد خانواده چنین سوءظن برد که مبادا او کوروش نوهٔ خودش باشد. شاه چوپان را تهدید کرد که اگر حقیقت را نگوید شکنجه خواهد شد و وی حقیقت را بیان داشت. پس از آن، شاه هارپاگ را احضار کرد و از وی پرسید: «طفل دخترم را که به تو سپرده بودم، چگونه کشتی؟» هارپاگ با دیدن چوپان پاسخ داد که: «پس از آنکه طفل را به خانه بردم، خواستم طوری رفتار کنم که امر تو اجرا شده باشد و قاتل پسر دخترت هم نباشم.» او گفت حالا که طفل زنده مانده باید خدا را شکر کرد و ضیافتی داد و از هارپاگ خواست به این میهمانی بیاید و فرزندش را هم همراه بیاورد. بدین ترتیب که او را برای صرف شام دعوت کرد و بدون آنکه وی خبردار شود از بدن فرزندش که همسن کوروش بود، غذایی تهیه کرد و به خورد پدرش داد.

مدتی بعد آستیاگ بار دیگر به جادوگران و کاهنان روی آورد و از آنها سوال کرد که آیا هنوز باید از آن خطر از جانب نواده‌اش بترسد یا خیر؟ آنها پاسخ دادند که رویای شاه هم‌اکنون تعبیر شده‌است برای آنکه کوروش هنگامی که با کودکان دیگر بازی می‌کرد به عنوان شاه انتخاب شد؛ بنابراین دیگر نیاز نیست از وی بترسد. پس از آن آستیاگ آرام گرفت و نواده‌اش را به پارس نزد پدر و مادرش فرستاد.


تقریباً همهٔ جماعات متمدن از همان دوره‌های اولیه در اشعار و افسانه‌ها، قهرمانانی از قبیل شاهان و بنیانگذاران مذاهب و سلسله‌های سلطنتی و بطورکلی قهرمانان ملی خود را ستوده‌اند. شباهت بهت‌آور و گاه یکسان‌بودن این افسانه‌ها در میان اقوام مختلف که اغلب از هم فاصله‌های زیادی دارند، از دیر باز معلوم بوده و در سبک و روال این نوع افسانه‌های ولادت معمولاً شباهت‌هایی به چشم می‌خورد.


داستان هرودوت از تولد کوروش، نه‌تنها همانندهایی در داستان‌های تولد شخصیت‌های تاریخی دیگر مانند حکایت کودکی موسی و کودکی سارگن بزرگ (بنیانگذار بابل) دارد، بلکه دربارهٔ دودمان‌های شاهی در تاریخ ایران نیز نظیر چنین داستان‌هایی موجود است که داستان کوروش اولین آنهاست. داستان زادن و جوانی اردشیر بابکان نخستین پادشاه دودمان ساسانی نیز همانند داستان کوروش‌است.

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۶:۵۸
kourosh kabir

این وبلاگ به زودی به سایت تبدیل خواهد شد.
این وبلاگ در جهت جهل زدایی و انحرافات فکری در مورد تاریخ هخامنشی شروع به فعالیت خواهد کرد...
با حضور گرمتان موجب امتنان خاطر ما و کشورتان ایران شوید.
دوستان عزیز اگه امار وبلاگ رو همینطور بتونیم بالا نگه داریم.به لطف یزدان پاک وبلاگ به سایت تبدیل میشه با مطالبی کامل وبروز و طیقه بندی که شما بتونید به صورت اسان از سایت استفاده کنید..
باتشکر در پناه یزردان پاک...
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۰:۵۲
kourosh kabir

دربارهٔ کودکی و جوانی کوروش و سال‌های اولیهٔ زندگی او روایات متعددی وجود دارد؛ اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که آنها دربارهٔ ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه‌است. هرودوت در مورد دستیابی کوروش به قدرت، چهار داستان نقل می‌کند؛ ولی فقط یکی از آنها را معتبر می‌داند. طبق نظر گزنفون از قرن پنجم تا چهارم پیش از میلاد مسیح یک سلسله داستان‌های متفاوت دربارهٔ کوروش نقل می‌شده‌است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۰۸:۵۹
kourosh kabir

کوروش دوم

(به پارسی باستان: 𐎤𐎢𐎽𐎢𐏁)

که به کوروش بزرگ و کوروش کبیر مشهور است،

بنیان‌گذار و نخستین شاه شاهنشاهی هخامنشی بود که در بین سال‌های ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر نواحی گسترده‌ای از آسیا حکومت می‌کرد. کوروش در استوانهٔ خود که در بابل کشف شده، خودش را «فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان، از خانواده‌ای که همیشه پادشاه بوده‌است» معرفی می‌کند. به گفتهٔ هرودوت، کوروش نسب شاهانه داشته‌است و به‌جز کتزیاس، دیگر نویسندگان یونانی، ماندانا دختر آستیاگ را مادر کوروش دانسته‌اند و گزارش داده‌اند که کوروش حاصل ازدواج کمبوجیه یکم و ماندانا بوده‌است. برخی از مورخان امروزی این روایت را معتبر می‌دانند اما برخی دیگر اعتقاد دارند رواج این روایت ریشه‌های سیاسی داشته‌است و هدفش این بوده که از بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی، مردی نیمه‌مادی بسازد تا مادها را با فرمانروایی پارس‌ها آشتی دهد و اصولاً رابطه‌ای بین ماندانا دختر آستیاگ و کوروش قائل نیستند و آن را افسانه می‌دانند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۰۸:۴۲
kourosh kabir
سئو سایت توسط سئو شده توسط محسن نخعی
سئو سازی سایت
گوگل , •••Cyrus the Great••• , کوروشسایروس , سایت کوروش , ضد کوروش , جنایات کورش , کوروش بزرگ , کوروش هخامنشی , ذوالقرنین , کوروش درنگاه فقها , منبع کوروش شناسی , منش کوروش , راه کوروش , مرام کوروش , کودک و نوجوانی کوروش , روز کوروش بزرگ , الگو:کوروش بزرگ , کوروش در روایات , کوروش در قران , کوروش و قران , اسلام و کوروش , کوروش در اسلام , یگانه پرستی کوروش , کوروش چت , چت کوروش , ="قسمت کوچکی از جنایات کوروش هخامنشی , حقیقت کوروش , زندگی کوروش , مرگ کوروش , جوانی کوروش , نوجوانی کوروش , پدر کوروش , همسر کوروش , سایروس چت , کوروش در تاریخچه ی ایران , افسانه ی کوروش , پردیس سینمایی کوروش , جملات کوروش , جملات زیبا از کوروش کبیر , منشور کوروش , داستان کوروش , کوروش از نظر غربیان , جایگاه کوروش در فرهنگ ایران , کوروش ایرانی , کوروش بزرگ در فیسبوک , کوروش استوره ی ایرانی , شاه ایران , کمبوجیه , بلاگ , اواز چت , اسطوره ی ایرانی , معمار ایران , کوروش در نظر مخالفان , ;,v,a , سئو ,سئو چت روم , سئو , باران چت , زندگی نامه ی کوروش , منش کوروش , اقتدار کوروش , ریشه ی کوروش , زرتشت , کبوجیه دوم , ویکی پدیا , اتوسا . فرزند کوروش , بردیا . فرزند کوروش , ارتیستون . فرزند کوروش , رکسانا . فرزند کوروش , پاسارگاد , مقبره ی کوروش , قبر کوروش بزرگ , علم کوروش , یاهو , استوا , ضد سایروس , تولد کوروش , کوروش , گوگل پلاس , سایت کوروش , chat
SEO Reports for kouroshkabir.blog.ir