کوروش کبیر

زندگی نامه ی کوروش

کوروش

منش کوروش

منشور کوروش
سایروس

•••Cyrus the Great•••

«کوروش فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان،»

•••Cyrus the Great•••

«کوروش فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان،»

•••Cyrus the Great•••

دوران: حدود ۵۵۹–۵۳۰ پیش از میلاد
زادروز: ۶۰۰ یا ۵۷۶ پیش از میلاد
زادگاه: انشان، پارس
مرگــ: دسامبر ۵۳۰ پیش از میلاد مسیح
محل مرگ: محل قطعی مشخص نیست
آرامگاه: آرامگاه کوروش بزرگ
پیش از: کمبوجیه دوم
پس از : کمبوجیه یکم
همسر: کاساندان
کاخ: پاسارگاد
دودمان: هخامنشیان
پدر: کمبوجیه یکم
مادر: ماندانا
فرزندان:
کمبوجیه
بردیا
آتوسا
آرتیستون
رکسانا

بایگانی
۱) [آن هنگام که مر]دوک، پادشاه همهٔ آسمان و زمین، [......، ... (که) در ...یَش [ ...ِ دشمنانش (؟) را] ویران می‌کند.
۲) [...............................................] با داناییِ گسترده (؟)، [ ... که گو]شه‌های جهان [را نظاره (؟) می‌کند]،
۳) [.....................................................بزر]گزاده اش (=بِلشَزَر)، فرومایه‌ای به سروری سرزمینش گمارده شد.
۴) [..........................................................................................] (نبونئید) [فرمانروایی (؟) سا]ختگی بر آنان گمارد،
۵) نمونه‌ای (ساختگی) از اِسَگیل سا[خت و .............................] برای (شهر) اور و دیگر جایگاه‌های مقدس [........]
۶) آیین‌هایی که شایستهٔ آنان (خدایان/پرستشگاه‌ها) نبود. پیشکشی[هایی ناپاک] ........................................... بی پروا [...] هر روز یاوه سرایی می‌کرد و (به شیوه‌ای) [اها]نت آمیز
۷) پیشکشی‌های روزانه را بازداشت. او در [آیین‌ها دست برد و] ................................ درون پرستشگاه‌ها برقرار [کرد]. در دلش به ترس از مردوک –شاه خدایان- پایان [داد].
۸) هر روز به شهرش (=شهر مردوک) بدی روا می‌داشت [................................... همهٔ مردما]نش (=مردمان مردوک) را با یوغی رها نشدنی به نابودی کشاند.
۹) اِنلیل خدایان (=مردوک)، از شِکوِهٔ ایشان بسیار خشمگین شد، و [..........................] قلمرو آنان (را ؟) ..........................................]. خدایانی که درون آنها می‌زیستند محراب هایشان را رها کردند،
۱۰) خشمگین از اینکه او (=نبونئید) (آنان را) (=خدایان غیر بابلی) به (شهر) شواَنّهَ (=بابل) وارد کرده بود. مردوکِ بلند[پایه، انلیلِ خدایان] برحم آمد. (او) به همهٔ زیستگاه‌هایی که جایگاه‌های (مقدس) شان ویران گشته بود
۱۱) و مردم سرزمین سومر و اَکد که همچون کالبد مردگان شده بودند، اندیشه[اش] را بگردانید (و) بر آنان رحم آورد. او همهٔ سرزمین‌ها را جست و بررسی کرد،
۱۲) شاهی دادگر را جستجو کرد که دلخواهش باشد. او کورش، شاه (شهر) انشان را به دستانش گرفت و او را به نام خواند، (و) شهریاری او را بر همگان به آوای بلند بَرخواند.
۱۳) او (=مردوک) سرزمین گوتی (و) همهٔ سپاهیان مادی را در برابر پاهای او (=کورش) به کرنش درآورد و همهٔ مردمان سرسیاه (=عامهٔ مردم) را که (مردوک) به دستان او (=کورش) سپرده بود،
۱۴) به دادگری و راستی شبانی کرد. مردوک، سرور بزرگ، که پرورندهٔ مردمانش است، به کارهای نیک او (=کوروش) و دل راستینش به شادی نگریست
۱۵) (و) او را فرمان داد تا بسوی شهرش (=شهر مردوک)، بابل، برود. او را واداشت (تا) راه (شهر) تینتیر (=بابل) را در پیش گیرد و همچون دوست و همراهی در کنارش گام برداشت.
۱۶) سپاهیان گسترده اش که شمارشان همچون آب یک رودخانه شمردنی نبود، پوشیده در جنگ‌افزارهایشان در کنارش روان بودند.
۱۷) (مردوک) او (=کورش) را بدون جنگ و نبرد، به درون (شهرِ) شواَنّهَ (=بابل) وارد کرد (و) شهرش، بابل را از سختی رهانید. او (=مردوک) نبونئید، شاهی را که از او نمی‌هراسید، در دستش (=دست کورش) نهاد.
۱۸) همهٔ مردم بابل، تمامی سرزمین سومر و اَکد، بزرگان و فرمانبرداران در برابرش کرنش کردند (و) بر پاهایش بوسه زدند، از پادشاهی او شادمان گشتند (و) چهره هایشان درخشان شد.
۱۹) آنان (مردوک)، سروری را که با یاری اش به مردگان زندگی بخشید (و) آنکه همه را از سختی و دشواری رهانید، شادمانه ستایش کردند و نامش را ستودند.
۲۰) منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سومر و اَکد، شاه چهارگوشهٔ جهان.
۲۱) پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه شهر انشان، نوهٔ کورش، شاه بزرگ، شا[ه شهر] انشان، نوادهٔ چیش پیش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان،
۲۲) دودمان جاودانهٔ پادشاهی، که خدایان بِل و نَبو فرمانرواییش را دوست می‌دارند (و) پاد[شا]هی او را با دلی شاد یاد می‌کنند. آنگاه که با آشتی به در[ون] بابل در آمدم،
۲۳) جایگاه سروری (خود) را با جشن و شادمانی در کاخ شاهی برپا کردم. مردوک، سرور بزرگ، قلب گشادهٔ کسی که بابل را دوست دارد، همچون سرنوشتم به من [بخشید] (و) من هر روز ترسان در پی نیایش اش بودم.
۲۴) سپاهیان گسترده‌ام با آرامش درون بابل گام برمی داشتند. نگذاشتم کسی در همهٔ [سومر و] اَکد هراس آفرین باشد.
۲۵) در پیِ امنیت ┐شهرِ┌ بابل و همهٔ جایگاه‌های مقدسش بودم. برای مردم بابل [............] که بر خلاف خوا[ست خدایان] یوغی بر آنان نهاده بود که شایسته شان نبود،
۲۶) خستگی هایشان را تسکین دادم (و) از بندها (؟) رهایشان کردم. مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت (و)
۲۷) به من کوروش، شاهی که از او می‌ترسد و کمبوجیه پسر تنی[ام و به] همهٔ سپاهیانم،
۲۸) برکتی نیکو ارزانی داشت، تا با آرامش، شادمانه در حضورش باشیم. به [فرمان] والایش، همهٔ شاهانی که بر تخت‌ها نشسته‌اند،
۲۹) از هر گوشهٔ (جهان)، از دریای بالا تا دریای پایین، آنانکه در [سرزمین‌های دور دست] می‌زیند، (و) شاهان سرزمین اَمورّو که در چادرها زندگی می‌کنند، همهٔ آنان،
۳۰) باج سنگینشان را به بابل آوردند و بر پاهایم بوسه زدند. از [شواَنّهَ] (=بابل) تا شهر آشور و شوش،
۳۱) اَکد، سرزمین اِشنونهَ، شهر زَمبَن، شهر مِتورنو، دِر، تا مرز گوتی، جایگاه[های مقدس آنسو]ی دجله که از دیرباز محراب هایشان ویران شده بود،
۳۲) خدایانی را که درون آنها ساکن بودند، به جایگاه هایشان بازگرداندم و (آنان را) در جایگاه‌های ابدی خودشان نهادم. همهٔ مردمانِ آنان (=آن خدایان) را گرد آوردم و به سکونتگاه هایشان بازگرداندم
۳۳) و خدایانِ سرزمین سومر و اَکد را که نبونئید –در میان خشم سرور خدایان- به بابل آورده بود، به فرمان مردوک، سرور بزرگ، به سلامت
۳۴) به جایگاه هایشان بازگرداندم، جایگاهی که دلشادشان می‌سازد. باشد تا همهٔ خدایانی که به درون نیایشگاه هایشان بازگرداندم،
۳۵) هر روز در برابر (خدایان) بِل و نَبو، روزگاری دراز (=عمری طولانی) برایم خواستار شوند (و) کارهای نیکم را یادآور شوند و به مردوک، سرورم، چنین گویند که ”کورش، شاهی که از تو می‌هراسد و کمبوجیه پسرش
۳۶) ... [... (باشد که) آنان تا روزگاران دراز(؟)، سهمیه دهندگان نیایشگاه هایمان باشند“ و (؟)] (باشد که) مردمان بابل شاهیِ مرا ┐بستایند┌. من همهٔ سرزمین‌ها را در صلح (امنیت) نشاندم.
۳۷) ................................................. [غا]ز، دو مرغابی و ده کبوتر، بیشتر از [پیشکشی پیشینِ] غازها و مرغابی‌ها و کبوترهایی که
۳۸) ............................................... [روزا]نه افزودم. در پی استوار کردن بارویِ دیوار ایمگور-انلیل، دیوار بزرگ بابل برآمدم
۳۹) [.................................] دیواری از آجر پخته، بر کنارهٔ خندقی که شاهی پیشین ساخته بود، ولی سا[ختش را به پایان نبرده بود] ... کار آن را [... به پایان بردم.]
۴۰) ... که [شهر را] از بیرون [در بر نگرفته بود]، که (هیچ) شاهی پیش از من (با) کارگرانِ به بیگاری [گرفته شدهٔ سرزمینش در] بابل نساخته بود.
۴۱) [..............................................] (آن را) [با قیر] و آجر پخته از نو برپا کردم و [ساختش را به پایان رساندم].
۴۲) [.................................. دروازه‌های بزرگ از چوب‌های سِدر] با روکش مفرغین. من همهٔ آن درها را با آستانه [ها و قطعات مسی] کار گذاردم.
۴۳) [..................................... کتیبه‌ای از] آشوربانیپال، شاهی پیش از من، [(بر آن) نو]شته شده بود، [درون آن دید]م.
۴۴) [.......................... در جای خود [نهادم (؟)] ............... . (باشد که) مردوک، سرور بزرگ، همچون هدیه‌ای به من عطا کند زندگانی دراز، [(و) عمری کامل،]
۴۵) [ تختی ایمن و سلطنتی پایدار، و باشد که من ......................................................... در قلبت تا به] جاودان. .............................

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
سئو سایت توسط سئو شده توسط محسن نخعی
سئو سازی سایت
گوگل , •••Cyrus the Great••• , کوروشسایروس , سایت کوروش , ضد کوروش , جنایات کورش , کوروش بزرگ , کوروش هخامنشی , ذوالقرنین , کوروش درنگاه فقها , منبع کوروش شناسی , منش کوروش , راه کوروش , مرام کوروش , کودک و نوجوانی کوروش , روز کوروش بزرگ , الگو:کوروش بزرگ , کوروش در روایات , کوروش در قران , کوروش و قران , اسلام و کوروش , کوروش در اسلام , یگانه پرستی کوروش , کوروش چت , چت کوروش , ="قسمت کوچکی از جنایات کوروش هخامنشی , حقیقت کوروش , زندگی کوروش , مرگ کوروش , جوانی کوروش , نوجوانی کوروش , پدر کوروش , همسر کوروش , سایروس چت , کوروش در تاریخچه ی ایران , افسانه ی کوروش , پردیس سینمایی کوروش , جملات کوروش , جملات زیبا از کوروش کبیر , منشور کوروش , داستان کوروش , کوروش از نظر غربیان , جایگاه کوروش در فرهنگ ایران , کوروش ایرانی , کوروش بزرگ در فیسبوک , کوروش استوره ی ایرانی , شاه ایران , کمبوجیه , بلاگ , اواز چت , اسطوره ی ایرانی , معمار ایران , کوروش در نظر مخالفان , ;,v,a , سئو ,سئو چت روم , سئو , باران چت , زندگی نامه ی کوروش , منش کوروش , اقتدار کوروش , ریشه ی کوروش , زرتشت , کبوجیه دوم , ویکی پدیا , اتوسا . فرزند کوروش , بردیا . فرزند کوروش , ارتیستون . فرزند کوروش , رکسانا . فرزند کوروش , پاسارگاد , مقبره ی کوروش , قبر کوروش بزرگ , علم کوروش , یاهو , استوا , ضد سایروس , تولد کوروش , کوروش , گوگل پلاس , سایت کوروش , chat
SEO Reports for kouroshkabir.blog.ir