کوروش کبیر

زندگی نامه ی کوروش

کوروش

منش کوروش

منشور کوروش
سایروس

•••Cyrus the Great•••

«کوروش فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان،»

•••Cyrus the Great•••

«کوروش فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان،»

•••Cyrus the Great•••

دوران: حدود ۵۵۹–۵۳۰ پیش از میلاد
زادروز: ۶۰۰ یا ۵۷۶ پیش از میلاد
زادگاه: انشان، پارس
مرگــ: دسامبر ۵۳۰ پیش از میلاد مسیح
محل مرگ: محل قطعی مشخص نیست
آرامگاه: آرامگاه کوروش بزرگ
پیش از: کمبوجیه دوم
پس از : کمبوجیه یکم
همسر: کاساندان
کاخ: پاسارگاد
دودمان: هخامنشیان
پدر: کمبوجیه یکم
مادر: ماندانا
فرزندان:
کمبوجیه
بردیا
آتوسا
آرتیستون
رکسانا

بایگانی

۶ مطلب با موضوع «استوانه کوروش» ثبت شده است

هنری راولینسون


پس از کشف استوانه و انتقال آن به موزهٔ بریتانیا، در سال ۱۸۸۰ میلادی تئوفیلوس پینچز نخستین نسخه‌برداری از متن را انجام داد و دریافت این استوانه متعلق به کوروش هخامنشی است و بخشی هم از زبان خود اوست و مربوط به فتح بابل است. سپس هنری راولینسون براساس این نسخه‌برداری، در همان سال برای اولین بار متن استوانهٔ کوروش را به زبان انگلیسی ترجمه کرد و در نشریهٔ انجمن سلطنت آسیایی منتشر کرد. ابرهارد شرادر نیز در سال ۱۸۹۰ میلادی ترجمه‌ای از این استوانه را انجام داد. در اوایل سدهٔ بیستم میلادی، فرانتس هاینریش وایسباخ حرف‌نویسی و ترجمهٔ آن را در سال ۱۹۱۱ میلادی، به‌همراه دیگر نوشته‌های شاهان هخامنشی به‌چاپ رسانید. پس از وی نیز کسان دیگری همچون لئو اوپنهایم، ویلهلم آیلرز و هانشپتر شاودیگ به ترجمهٔ این استوانه دست یازیدند.

در سال ۱۹۷۵ میلادی، پاول ریچارد-برگر، استاد پیشین دانشگاه مونستر نخستین کسی بود که سطر ۳۶ گل‌نوشته را خواند زیرا که تا آن زمان به‌دلیل آسیب‌دیدگی متن خوانده نشده بود. پژوهش‌های وی نشان داده بود که قطعهٔ گل‌نوشته‌ای استوانه‌ای موجود در دانشگاه ییل، که پیش‌تر گمان برده می‌شد متعلق به نبونعید باشد، بخشی از استوانهٔ کوروش است. او متن استوانه را با توجه به قطعهٔ جدید، حرف‌نویسی و ترجمه کرد و پیشنهادهایی برای بازسازی برخی از افتادگی‌ها به‌زبان آلمانی منتشر کرد.

آخرین ترجمه‌ها از استوانهٔ کوروش را میکالووسکی و ایروینگ فینکل انجام داده‌اند.

در ایران این منشور برای نخستین‌بار توسط عبدالمجید ارفعی، استاد فرهنگ و زبان‌های خاور نزدیک باستان، به فارسی ترجمه شد و به‌تازگی نیز شاهرخ رزمجو ترجمهٔ نوینی از آن را براساس یافته‌های تازه منتشر کرده
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۶:۰۷
kourosh kabir
۱) [آن هنگام که مر]دوک، پادشاه همهٔ آسمان و زمین، [......، ... (که) در ...یَش [ ...ِ دشمنانش (؟) را] ویران می‌کند.
۲) [...............................................] با داناییِ گسترده (؟)، [ ... که گو]شه‌های جهان [را نظاره (؟) می‌کند]،
۳) [.....................................................بزر]گزاده اش (=بِلشَزَر)، فرومایه‌ای به سروری سرزمینش گمارده شد.
۴) [..........................................................................................] (نبونئید) [فرمانروایی (؟) سا]ختگی بر آنان گمارد،
۵) نمونه‌ای (ساختگی) از اِسَگیل سا[خت و .............................] برای (شهر) اور و دیگر جایگاه‌های مقدس [........]
۶) آیین‌هایی که شایستهٔ آنان (خدایان/پرستشگاه‌ها) نبود. پیشکشی[هایی ناپاک] ........................................... بی پروا [...] هر روز یاوه سرایی می‌کرد و (به شیوه‌ای) [اها]نت آمیز
۷) پیشکشی‌های روزانه را بازداشت. او در [آیین‌ها دست برد و] ................................ درون پرستشگاه‌ها برقرار [کرد]. در دلش به ترس از مردوک –شاه خدایان- پایان [داد].
۸) هر روز به شهرش (=شهر مردوک) بدی روا می‌داشت [................................... همهٔ مردما]نش (=مردمان مردوک) را با یوغی رها نشدنی به نابودی کشاند.
۹) اِنلیل خدایان (=مردوک)، از شِکوِهٔ ایشان بسیار خشمگین شد، و [..........................] قلمرو آنان (را ؟) ..........................................]. خدایانی که درون آنها می‌زیستند محراب هایشان را رها کردند،
۱۰) خشمگین از اینکه او (=نبونئید) (آنان را) (=خدایان غیر بابلی) به (شهر) شواَنّهَ (=بابل) وارد کرده بود. مردوکِ بلند[پایه، انلیلِ خدایان] برحم آمد. (او) به همهٔ زیستگاه‌هایی که جایگاه‌های (مقدس) شان ویران گشته بود
۱۱) و مردم سرزمین سومر و اَکد که همچون کالبد مردگان شده بودند، اندیشه[اش] را بگردانید (و) بر آنان رحم آورد. او همهٔ سرزمین‌ها را جست و بررسی کرد،
۱۲) شاهی دادگر را جستجو کرد که دلخواهش باشد. او کورش، شاه (شهر) انشان را به دستانش گرفت و او را به نام خواند، (و) شهریاری او را بر همگان به آوای بلند بَرخواند.
۱۳) او (=مردوک) سرزمین گوتی (و) همهٔ سپاهیان مادی را در برابر پاهای او (=کورش) به کرنش درآورد و همهٔ مردمان سرسیاه (=عامهٔ مردم) را که (مردوک) به دستان او (=کورش) سپرده بود،
۱۴) به دادگری و راستی شبانی کرد. مردوک، سرور بزرگ، که پرورندهٔ مردمانش است، به کارهای نیک او (=کوروش) و دل راستینش به شادی نگریست
۱۵) (و) او را فرمان داد تا بسوی شهرش (=شهر مردوک)، بابل، برود. او را واداشت (تا) راه (شهر) تینتیر (=بابل) را در پیش گیرد و همچون دوست و همراهی در کنارش گام برداشت.
۱۶) سپاهیان گسترده اش که شمارشان همچون آب یک رودخانه شمردنی نبود، پوشیده در جنگ‌افزارهایشان در کنارش روان بودند.
۱۷) (مردوک) او (=کورش) را بدون جنگ و نبرد، به درون (شهرِ) شواَنّهَ (=بابل) وارد کرد (و) شهرش، بابل را از سختی رهانید. او (=مردوک) نبونئید، شاهی را که از او نمی‌هراسید، در دستش (=دست کورش) نهاد.
۱۸) همهٔ مردم بابل، تمامی سرزمین سومر و اَکد، بزرگان و فرمانبرداران در برابرش کرنش کردند (و) بر پاهایش بوسه زدند، از پادشاهی او شادمان گشتند (و) چهره هایشان درخشان شد.
۱۹) آنان (مردوک)، سروری را که با یاری اش به مردگان زندگی بخشید (و) آنکه همه را از سختی و دشواری رهانید، شادمانه ستایش کردند و نامش را ستودند.
۲۰) منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه نیرومند، شاه بابل، شاه سومر و اَکد، شاه چهارگوشهٔ جهان.
۲۱) پسر کمبوجیه، شاه بزرگ، شاه شهر انشان، نوهٔ کورش، شاه بزرگ، شا[ه شهر] انشان، نوادهٔ چیش پیش، شاه بزرگ، شاه شهر انشان،
۲۲) دودمان جاودانهٔ پادشاهی، که خدایان بِل و نَبو فرمانرواییش را دوست می‌دارند (و) پاد[شا]هی او را با دلی شاد یاد می‌کنند. آنگاه که با آشتی به در[ون] بابل در آمدم،
۲۳) جایگاه سروری (خود) را با جشن و شادمانی در کاخ شاهی برپا کردم. مردوک، سرور بزرگ، قلب گشادهٔ کسی که بابل را دوست دارد، همچون سرنوشتم به من [بخشید] (و) من هر روز ترسان در پی نیایش اش بودم.
۲۴) سپاهیان گسترده‌ام با آرامش درون بابل گام برمی داشتند. نگذاشتم کسی در همهٔ [سومر و] اَکد هراس آفرین باشد.
۲۵) در پیِ امنیت ┐شهرِ┌ بابل و همهٔ جایگاه‌های مقدسش بودم. برای مردم بابل [............] که بر خلاف خوا[ست خدایان] یوغی بر آنان نهاده بود که شایسته شان نبود،
۲۶) خستگی هایشان را تسکین دادم (و) از بندها (؟) رهایشان کردم. مردوک، سرور بزرگ، از رفتار [نیک من] شادمان گشت (و)
۲۷) به من کوروش، شاهی که از او می‌ترسد و کمبوجیه پسر تنی[ام و به] همهٔ سپاهیانم،
۲۸) برکتی نیکو ارزانی داشت، تا با آرامش، شادمانه در حضورش باشیم. به [فرمان] والایش، همهٔ شاهانی که بر تخت‌ها نشسته‌اند،
۲۹) از هر گوشهٔ (جهان)، از دریای بالا تا دریای پایین، آنانکه در [سرزمین‌های دور دست] می‌زیند، (و) شاهان سرزمین اَمورّو که در چادرها زندگی می‌کنند، همهٔ آنان،
۳۰) باج سنگینشان را به بابل آوردند و بر پاهایم بوسه زدند. از [شواَنّهَ] (=بابل) تا شهر آشور و شوش،
۳۱) اَکد، سرزمین اِشنونهَ، شهر زَمبَن، شهر مِتورنو، دِر، تا مرز گوتی، جایگاه[های مقدس آنسو]ی دجله که از دیرباز محراب هایشان ویران شده بود،
۳۲) خدایانی را که درون آنها ساکن بودند، به جایگاه هایشان بازگرداندم و (آنان را) در جایگاه‌های ابدی خودشان نهادم. همهٔ مردمانِ آنان (=آن خدایان) را گرد آوردم و به سکونتگاه هایشان بازگرداندم
۳۳) و خدایانِ سرزمین سومر و اَکد را که نبونئید –در میان خشم سرور خدایان- به بابل آورده بود، به فرمان مردوک، سرور بزرگ، به سلامت
۳۴) به جایگاه هایشان بازگرداندم، جایگاهی که دلشادشان می‌سازد. باشد تا همهٔ خدایانی که به درون نیایشگاه هایشان بازگرداندم،
۳۵) هر روز در برابر (خدایان) بِل و نَبو، روزگاری دراز (=عمری طولانی) برایم خواستار شوند (و) کارهای نیکم را یادآور شوند و به مردوک، سرورم، چنین گویند که ”کورش، شاهی که از تو می‌هراسد و کمبوجیه پسرش
۳۶) ... [... (باشد که) آنان تا روزگاران دراز(؟)، سهمیه دهندگان نیایشگاه هایمان باشند“ و (؟)] (باشد که) مردمان بابل شاهیِ مرا ┐بستایند┌. من همهٔ سرزمین‌ها را در صلح (امنیت) نشاندم.
۳۷) ................................................. [غا]ز، دو مرغابی و ده کبوتر، بیشتر از [پیشکشی پیشینِ] غازها و مرغابی‌ها و کبوترهایی که
۳۸) ............................................... [روزا]نه افزودم. در پی استوار کردن بارویِ دیوار ایمگور-انلیل، دیوار بزرگ بابل برآمدم
۳۹) [.................................] دیواری از آجر پخته، بر کنارهٔ خندقی که شاهی پیشین ساخته بود، ولی سا[ختش را به پایان نبرده بود] ... کار آن را [... به پایان بردم.]
۴۰) ... که [شهر را] از بیرون [در بر نگرفته بود]، که (هیچ) شاهی پیش از من (با) کارگرانِ به بیگاری [گرفته شدهٔ سرزمینش در] بابل نساخته بود.
۴۱) [..............................................] (آن را) [با قیر] و آجر پخته از نو برپا کردم و [ساختش را به پایان رساندم].
۴۲) [.................................. دروازه‌های بزرگ از چوب‌های سِدر] با روکش مفرغین. من همهٔ آن درها را با آستانه [ها و قطعات مسی] کار گذاردم.
۴۳) [..................................... کتیبه‌ای از] آشوربانیپال، شاهی پیش از من، [(بر آن) نو]شته شده بود، [درون آن دید]م.
۴۴) [.......................... در جای خود [نهادم (؟)] ............... . (باشد که) مردوک، سرور بزرگ، همچون هدیه‌ای به من عطا کند زندگانی دراز، [(و) عمری کامل،]
۴۵) [ تختی ایمن و سلطنتی پایدار، و باشد که من ......................................................... در قلبت تا به] جاودان. .............................
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۰۹:۲۶
kourosh kabir
متن حاوی روایتی از فتح بابل توسط کوروش در ۵۳۹ پ. م. است و با گفتاری از مردوخ ایزد بابلی در مورد جنایت‌های نبونعید، آخرین پادشاه کلدانی، آغاز می‌شود (سطرهای ۴–۸). در ادامه روایتی از جستجوی مردوخ برای یافتن پادشاه شایسته، انتساب کوروش به حکمرانی تمام جهان و عاملیت او در فتح بابل بدون جنگ آورده می‌شود (سطرهای ۹–۱۹). سپس کوروش، با لحن اول شخص، القاب و نسب خود را برمی‌شمرد (سطرهای ۲۰–۲۲) و اعلام می‌کند که صلح کشور را تضمین‌کرده (سطرهای ۲۲–۲۶) که به موجب آن او و پسرش کمبوجیه مشمول رحمت مردوخ شده‌اند (سطرهای ۲۶–۳۰). او بازسازی معبد، که در دوران زمامداری نبونعید به فراموشی سپرده شده بود و اجازه‌اش به تبعیدشدگان مبنی بر بازگشت به میهن‌شان را توصیف می‌کند (سطرهای ۳۰–۳۶). در پایان، پادشاه بازسازی دفاع شهر بابل را توصیف کرده (سطرهای ۳۶–۴۳) و گزارش می‌کند که به هنگام بازسازی، کتیبه‌ای از آشوربانیپال را دید.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۰۹:۱۹
kourosh kabir

مشـــخصات ظاهری

استوانهٔ کوروش، استوانه‌ای از جنس خاک رس است که از دو قسمت تشکیل شده‌است؛ تکهٔ اول، همان قطعهٔ اصلی گل‌نوشته است که هرمز رسام آن را کشف کرده بود و در ۳۵ خط نوشته‌شده و تکهٔ دوم شامل خط‌های ۳۶ تا ۴۵ می‌شود و در کلکسیون بابلی دانشگاه ییل توسط پاول-ریچارد برگر پیدا شد. درازای این استوانه ۲۲٫۸۶ سانتی‌متر و پهنای آن ۱۱ سانتی‌متر است و به زبان اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌است. این گل‌نوشته به‌شکل استوانه‌ای است که دو انتهای این استوانه باریک‌تر و در وسط کمی بَرآمده‌است. این استوانه شامل ۴۵ خط می‌شود که روی‌هم‌رفته حدود ۲۰ سطر از آن کاملاً شکسته‌شده و امروزه در دست نیست و سه سطر ابتدایی آن نیز تقریباً به طور کامل شکسته‌اند و قابل خواندن نیستند.

تکهٔ اول این استوانه، پس از کشف به موزهٔ بریتانیا انتقال یافت و با شمارهٔ BM 90920 در این موزه نگهداری می‌شود. تکهٔ دوم که قطعهٔ کوچکی به‌اندازهٔ ۸٫۶ در ۵٫۶ سانتی‌متر است، سطرهای ۳۶ تا ۴۵ گل‌نوشته را شامل می‌شود. این قطعهٔ کوچک با شمارهٔ NBC 2504 در مجموعهٔ دانشگاه ییل کشور ایالات متحدهٔ آمریکا نگهداری می‌شد که در سال ۱۹۷۱ میلادی، پاول-ریچارد برگر با بررسی متن آن متوجه شد که این قطعهٔ کوچک مربوط به بخشی از استوانهٔ کوروش است و از آن پس، این قطعه به‌صورت امانت در موزهٔ بریتانیا نگهداری می‌شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۰۹:۱۵
kourosh kabir
Front view of a barrel-shaped clay cylinder resting on a stand. The cylinder is covered with lines of cuneiform textRear view of a barrel-shaped clay cylinder resting on a stand. The cylinder is covered with lines of cuneiform text
مواد: گل رُس
اندازه: ۲۲٫۵ سانتیمتر (۸٫۹ اینچ) x ۱۰ سانتیمتر (۳٫۹ اینچ) (حداکثر)
نوشته: زبان اکدی، خط میخی
خلق‌شده: حدود ۵۳۹–۵۳۸ پیش از میلاد
دوره: هخامنشیان
کشف‌شده: بابل، میان‌رودان توسط هرمزد رسام در مارس ۱۸۷۹[۱]
موقعیت فعلی:
اتاق ۵۲،[۲] (پیش‌تر ۵۵)، موزهٔ بریتانیا، لندن
شناسایی: BM 90920
ثبت: 1880,0617.1941 

استوانهٔ کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از میلاد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شده‌است. نیمهٔ نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیمهٔ پایانی آن سخنان و دستورهای کورش به زبان و خط میخی اکدی (بابلی نو) نوشته شده‌است. این استوانه در سال ۱۲۵۸ خورشیدی/ ۱۸۷۹ میلادی در نیایشگاه اِسَگیله (معبد مردوک، خدای بزرگ بابلی) در شهر بابل باستانی پیدا شده و در موزه بریتانیا در شهر لندن نگهداری می‌شود.این منشور یکی از بزرگترین نشانه‌های روحیهٔ بردباری در فرهنگ ایرانی است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۰۹:۰۷
kourosh kabir

تنها سند نسبتاً مفصلی که از کوروش برجای مانده، استوانه‌ای به‌طول ۲۲٫۵ سانتی‌متر و عرض ۱۱ سانتی‌متر از جنس خاک رس با نوشته‌ای ۴۵ سطری به‌زبان بابلی است که امروزه با شمارهٔ ۹۰۹۲۰ در اتاق ۵۲ بخش ایران باستان موزهٔ بریتانیا نگهداری می‌شود. تکهٔ اصلی این استوانه در سال ۱۸۷۹ میلادی توسط هرمزد رسام در حفاری معبد مردوک در بابل پیدا شد، این تکه حاوی ۳۵ خط بود. تکهٔ دوم که شامل خط‌های ۳۶ تا ۴۵ می‌شود، در سال ۱۹۷۵ میلادی در کلکسیون بابل دانشگاه ییل یافت شد و به استوانهٔ اصلی پیوست گردید.

این استوانه پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشی‌است. با این همه، به کمک آن نمی‌توان به تصویر درستی از پدیدآورندهٔ آن دست یافت، چون در این نبشته به همه‌چیز از چشم کاهنان بابلی نگریسته شده‌است. این متن ماهیتاً یک بیانیهٔ سیاسی نیست و نبشتهٔ پایِ بناست که به‌عنوان پی دیوارهای بابل برای یادبود بازسازی‌های کوروش در آنجا گذاشته‌شده‌است. اما این نبشته نشان می‌دهد که کوروش چگونه در بابل بی‌درنگ برنامهٔ ساختمانی گسترده‌ای را به اجرا درآورد. مثلاً باروی درونی و بیرونی شهر بابل را بازسازی و مرمت کرد و درگاه‌هایی از جنس برنز بر دروازه‌های شهر ساخت.


کوروش پس از معرفی خود و دودمانش و شرح مختصری از فتح بابل، می‌گوید که تمام دستاوردهایش را با کمک و رضایت مردوک به انجام رسانده‌است. وی سپس بیان می‌کند که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل، سومر و دیگر کشورها به ارمغان آورده و پیکر خدایانی که نبونعید از نیایشگاه‌های مختلف برداشته و در بابل گردآوری کرده بوده را به نیایشگاه‌های اصلی آنها برگردانده‌است. پس از آن، کوروش می‌گوید که چگونه نیایشگاه‌های ویران‌شده را از نو ساخته و مردمی را که اسیر پادشاه‌های بابل بودند را به میهن‌شان بازگردانده‌است.

در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیومت در شهر نیویورک قرار داده شد. در این مکان، نمونه‌ای از آثار فرهنگی کشورهای گوناگون وجود دارد
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۱۴:۱۰
kourosh kabir
سئو سایت توسط سئو شده توسط محسن نخعی
سئو سازی سایت
گوگل , •••Cyrus the Great••• , کوروشسایروس , سایت کوروش , ضد کوروش , جنایات کورش , کوروش بزرگ , کوروش هخامنشی , ذوالقرنین , کوروش درنگاه فقها , منبع کوروش شناسی , منش کوروش , راه کوروش , مرام کوروش , کودک و نوجوانی کوروش , روز کوروش بزرگ , الگو:کوروش بزرگ , کوروش در روایات , کوروش در قران , کوروش و قران , اسلام و کوروش , کوروش در اسلام , یگانه پرستی کوروش , کوروش چت , چت کوروش , ="قسمت کوچکی از جنایات کوروش هخامنشی , حقیقت کوروش , زندگی کوروش , مرگ کوروش , جوانی کوروش , نوجوانی کوروش , پدر کوروش , همسر کوروش , سایروس چت , کوروش در تاریخچه ی ایران , افسانه ی کوروش , پردیس سینمایی کوروش , جملات کوروش , جملات زیبا از کوروش کبیر , منشور کوروش , داستان کوروش , کوروش از نظر غربیان , جایگاه کوروش در فرهنگ ایران , کوروش ایرانی , کوروش بزرگ در فیسبوک , کوروش استوره ی ایرانی , شاه ایران , کمبوجیه , بلاگ , اواز چت , اسطوره ی ایرانی , معمار ایران , کوروش در نظر مخالفان , ;,v,a , سئو ,سئو چت روم , سئو , باران چت , زندگی نامه ی کوروش , منش کوروش , اقتدار کوروش , ریشه ی کوروش , زرتشت , کبوجیه دوم , ویکی پدیا , اتوسا . فرزند کوروش , بردیا . فرزند کوروش , ارتیستون . فرزند کوروش , رکسانا . فرزند کوروش , پاسارگاد , مقبره ی کوروش , قبر کوروش بزرگ , علم کوروش , یاهو , استوا , ضد سایروس , تولد کوروش , کوروش , گوگل پلاس , سایت کوروش , chat
SEO Reports for kouroshkabir.blog.ir