کوروش کبیر

زندگی نامه ی کوروش

کوروش

منش کوروش

منشور کوروش
سایروس

•••Cyrus the Great•••

«کوروش فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان،»

•••Cyrus the Great•••

«کوروش فرزند کمبوجیه، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ کوروش، شاه بزرگ انشان، نوادهٔ چیش‌پیش، شاه بزرگ انشان،»

•••Cyrus the Great•••

دوران: حدود ۵۵۹–۵۳۰ پیش از میلاد
زادروز: ۶۰۰ یا ۵۷۶ پیش از میلاد
زادگاه: انشان، پارس
مرگــ: دسامبر ۵۳۰ پیش از میلاد مسیح
محل مرگ: محل قطعی مشخص نیست
آرامگاه: آرامگاه کوروش بزرگ
پیش از: کمبوجیه دوم
پس از : کمبوجیه یکم
همسر: کاساندان
کاخ: پاسارگاد
دودمان: هخامنشیان
پدر: کمبوجیه یکم
مادر: ماندانا
فرزندان:
کمبوجیه
بردیا
آتوسا
آرتیستون
رکسانا

بایگانی

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کوروش از نگاه غربیان» ثبت شده است


اسناد موجود از منابع میخی بین‌النهرین حکایت از آن دارند که کوروش پس از به تخت‌نشینی در پارس، با بابل روابط سیاسی برقرار کرد تا از جانب غرب، خیالش آسوده باشد و احتمالاً همزمان توجه خود را به شرق و شمال ایران نیز معطوف کرده‌بود. کوروش برای رهایی از یوغ مادها لشکرکشی خود را با حمله به دژ مادی پاسارگاد آغاز کرد و به گفتهٔ هرودوت، تنها سه طایفه از شش طایفهٔ ساکن پارس، به شورش او پیوستند اما از قرار معلوم، وی تعدادی از نجبای مادی را به‌طرف خود کشید. در این شورش، نبرد سختی درگرفت، نیکولاس دمشقی گزارش می‌دهد که در ابتدا اوضاع جنگ اصلاً به سود سپاه کوروش نبوده و پارس‌ها از برابر مادها که ار نظر تعداد سپاهیان، وضع بهتری داشتند گریخته بودند. زنان پارسی با دیدن مردانی که در حال فرار بودند بر آنان بانگ زدند که آیا می‌خواهید دوباره به همان جایی بروید که از آن‌جا به‌دنیا آمده‌اید؟ این رفتار زن‌ها باعث شد مردان با سرسختی بیش‌تری بجنگند و فائق آیند.

کوروش احتمالاً توانسته‌است ظرف دو سال بعدی، کلیهٔ نیروهای مادی را از پارس بیرون کند. به گفتهٔ هرودوت، هنگامی که آستیاگ شنید که کوروش برای جنگ آماده می‌شود، قاصدی را نزد وی فرستاد و او را به دربار احضار نمود. کوروش پاسخ داد خیلی زودتر از آنچه انتظار می‌رود در آنجا حاضر خواهم شد. این عدم اطاعت کوروش از آستیاگ نشان یک طغیان بود.آستیاگ در سال ۵۵۰ پیش از میلاد همهٔ نیروهای کمکی خود را از شمال و شرق ایران برای لشکرکشی نهایی فراخواند. رویدادنامهٔ نبونعید گزارش می‌دهد: «آستیاگ سپاه خود را به‌کار گرفت و به‌سوی کوروش، شاه انزان، تاخت تا او را از پای درآورد».

هارپاگ فرماندهی سپاهیان ماد را برعهده داشت و بنابر روایت هرودوت، هارپاگ که آستیاگ شدیداً او را تنبیه کرده بود، تصمیم گرفت که از شاه انتقام بگیرد. رویدادنامهٔ نبونعید می‌نویسد: «سپاه آستیاگ در میان جنگ سرکشی کرد.» بخشی از سپاهیان مادی به کوروش پیوستند و بقیه، راه فرار پیش گرفتند و آستیاگ برای دفاع از پایتختش هگمتانه، شخصاً فرماندهی باقی‌ماندهٔ سپاهش را برعهده گرفت اما ناچار شد از برابر کوروش به دژ شهر پناه برد و شهر تسلیم کوروش شد. رویدادنامهٔ نبونعید گزارش می‌دهد که «آستیاگ اسیر شد و مادها او را تسلیم کوروش کردند». کوروش با وی رفتاری جوانمردانه داشت و زندگی آخرین شاه ماد را بدو بخشید و او را به هیرکانیا [گرگان امروزی] تبعید کرد و خود کوروش «زر و سیم و همهٔ گنجینه را از هگمتانه برداشت و به انزان برد». او پس از پیروزی سال ۵۵۰ پیش از میلاد بر مادها، به بخش بزرگی از ایران دست یافت اما به حریم خاندان‌های حاکم تعدی نکرد بلکه صرفاً آن‌ها را دست‌نشاندهٔ پارس کرد. وی سپس به سمت غرب آمد و در آوریل ۴۷۰ پیش از میلاد به منطقهٔ میان‌رودان وارد شد تا سرزمین‌هایی که مادها در جنگ با آشورها از آن خود کرده بودند را مطیع خود کند. «او بر شاه آن‌جا پیروز شد، گنجینه‌اش را از آن خود کرد و نیروهای خود را بر آن‌جا گمارد».

کوروش پس از تسخیر ماد، رسماً خود را فرمانروای ماد خواند و لقب شاهان ماد را به خود اختصاص داد، اما در عمل سرزمین ماد توسط یک فرماندار پارسی اداره می‌شد. پارس‌ها سیستم ادارهٔ کشور را از مادها به عاریت گرفتند که خود آنها نیز بسیاری از شیوه‌های آن را از آسوری‌ها به عاریت گرفته بودند. درون حیطه و قلمرو امپراتوری هخامنشی، سرزمین ماد، دقیقاً پس از خود پارس رتبهٔ دوم را داشت؛ بنابراین یونانیان، یهودیان، مصری‌ها و سایر مردمان دنیای قدیم، سقوط ماد را در حقیقت جانشینی کوروش به جای آستیاگ می‌دانستند و پارسی‌ها را مادی می‌دانستند و تاریخ پارس را توالی و دنباله تاریخ ماد تلقی می‌کردند. هر چند هرودوت در بخش‌های پژوهشی کارهایش، با کمال دقت بین آداب و رسوم مادها و پارس‌ها تفاوت قائل می‌شود، ولی در فصولی که به افسانه‌ها و داستان‌ها می‌پردازد، شیوه‌های این دو را با یکدیگر مخلوط می‌کند و درهم می‌آمیزد. تئوگنیس و سیمونیدس و سایر شاعران یونانی نیز پارسی‌ها را اهل ماد خواندند. منابع مصری و نیز سایر منابع نیز پارسی‌ها را مادی خوانده‌اند. به گفته بیکرمن، بعد از فتح ماد به دست پارس‌ها، هر جایی که خارجی‌ها (یعنی هرودوت) سخن از مادها آورده، منظورش همان پارس‌ها بوده است. در کتاب دانیال قوچ دو شاخ نمادی از ماد و پارس است.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۴:۵۸
kourosh kabir



داندامایف:

داندامایف می‌گوید کوروش محبوبترین شاه پارس و بنیانگذار یک امپراطوری جهانی بود.

به نظر می‌رسد کوروش به سنت و ادیان سرزمین‌های فتح شده احترام می‌گذاشت. پارسی‌ها او را پدر، روحانیان بابل او را برگزیده مردوک، یهودی‌ها او را مسیح فرستاده شده از جانب یهوه و یونانیان او را فاتحی بزرگ و سیاستمداری باهوش می‌دانستند. گزنفون در کورش‌نامه او را حکمرانی آرمانی و ایده‌آل توصیف می‌کند.

فرای:

ریچارد فرای می‌گوید: «کوروش نه تنها فاتح و مدبر بزرگی است بلکه او در ذهن مردمان پارس همچون رموس و رمولوس در روم و موسی در نزد اسرائیلی‌ها است.»

گیرشمن:

رومن گیرشمن درباره کوروش می‌گوید:«از میان پادشاهان عده محدودی هستند که پس از خود شهرت و نام نیک مانند کوروش باقی گذاشته‌اند. کوروش سردار بزرگ و پیشوای مردم بود. بخت نیز با او یاری می‌کرد. وی سخی و نیکخواه بود، و اندیشهٔ آن نداشت که مملکت‌های فتح شده را به اتخاذ روشی واحد ملزم نماید، بلکه این خرمندی را داشت که موسسات هر یک از حکومت‌هایی که به تاج و تخت خود ضمیمه می‌کرد، لایتغیر باقی گذارد. او هر جا که رفت، خدایان مذاهب مختلف را به رسمیت شناخت و تصدیق کرد. همواره خود را جانشین قانونی حکمرانان بومی معرفی می‌نمود. اسکندر نخستین کسی نبود که این سیاست را اتخاذ کرد، بلکه او فقط از سرمشق کوروش تقلید نمود و بدین وسیله مورد تحسین رعایای جدید گردید. نسیمی جدید بر سراسر جهان وزیدن گرفت، شهرها از قربانی‌ها و قتل‌های به ناحق نجات بخشید، حریق شهرهای غارت شده را خاموش نمود و اقوام را از اسارت و بردگی آزاد کرد». «کوروش بیش از هر فرد دیگر متوجه بود که «جهان باستان، شهرهای متمدن و قبایل وحشی، از قوای داخلی که می‌کوشید همه را در یک جامعهٔ انسانی مستهلک سازد، بزحمت اطاعت می‌کنند، ما هرگز نمی‌بینیم که کورش، مانند رومیان، ملت رقیب خود را با خویش متحد کند و نخست با او مانند ملتی همشأن رفتار نماید و سپس در زمان ضعف وی، او را تابع و مطیع کند و بدو ظلم و ستم روا دارد». «ایرانیان کوروش را «پدر» و یونانیان - که وی مملکت‌هایشان را تسخیر کردن بود - او را «سرور» و «قانونگذار» می‌نامیدند و یهودیان این پادشاه را بمنزله «مسیح پرودگار» محسوب می‌داشتند. با آنکه روح جنگجوی وی هرگز - حتی پس از سال‌ها جنگ و پیروزی - سست نشد، همواره نسبت به دشمن مغلوب بلند نظر بود، و بدو دست دوستی دراز می‌کرد.»

راوینسون:

جرج راوینسون، استاد تاریخ شرق باستان می‌گوید:«منش و خوی کوروش بدانگونه که یونانی‌ها به ما نشان می داهند، نماینده ستوده ترین پادشاهان باستانی خاورزمین است: کوشا و نیرومند و دلاور، در زیرکی‌های جنگی زبردست و دارند همه ویژگی‌های یک سپهبد پیروزمند، مردمانش را با رفتاری دوستانه و خودمانی قدائی خود می‌کرد، لیکن از پذیرفتن درخواست‌هایی که به زیان‌شان در آن نهفته بود، دریغ می‌ورزید.

گبینو:

گبینو گفته است: «او هیچگاه نظیر خود را در این عالم نداشته است... ، این یک مسیح بود، مردی که درباره اش تقدیر مقرر داشته بود باید برتر از دیگران باشد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ آبان ۹۴ ، ۱۴:۲۳
kourosh kabir

کاساندان، کاسادان یا کَساندان همسر کوروش بزرگ، از تبار هخامنشی بود. کاساندان ملکه ۲۸ کشور آسیائی بوده و همواره در کنار همسرش کوروش بزرگ پادشاهی می‌کرده و قدرت‌مندترین زن دربار هخامنشیان به شمار می‌آمده است. با این حال به نظر می‌رسد با توجه به نظام مردسالاری در ایران باستان او به عنوان یک زن درباری حق دخالت در امور سیاسی را نداشته است. او خواهر اوتاناس و دختر فرناسپ هخامنشی بود. حاصل ازدواج او و کوروش ۵ فرزند بود؛ کمبوجیه، بردیا، آتوسا،آرتیستون و دختری که نامش ذکر نشده‌است.به گفته داندامایف، دختر سومی احتمالاً رکسانا بود.

بنا بر نوشته هرودوت، کوروش او را بسیار دوست می‌داشت و هنگامی که او درگذشت دستور داد تا تمام اتباع شاهنشاشی برای او عزاداری بزرگی برپا کنند. این گزارش در سالنامه نبونید آمده است که وقتی همسر پادشاه فوت کرد، در بابل از ۲۷ آدار تا ۳ نیسان(۲۱-۲۶ مارس سال ۵۳۸) عزاداری عمومی برپا شد. بسیار محتمل است که مرگ کاساندان باعث آن عزاداری باشد.

بویس حدس می‌زند او در بنایی که به آن زندان سلیمان می‌گویند، در پاسارگاد به خاک سپرده شده باشد.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۱۴:۵۷
kourosh kabir
متن حاوی روایتی از فتح بابل توسط کوروش در ۵۳۹ پ. م. است و با گفتاری از مردوخ ایزد بابلی در مورد جنایت‌های نبونعید، آخرین پادشاه کلدانی، آغاز می‌شود (سطرهای ۴–۸). در ادامه روایتی از جستجوی مردوخ برای یافتن پادشاه شایسته، انتساب کوروش به حکمرانی تمام جهان و عاملیت او در فتح بابل بدون جنگ آورده می‌شود (سطرهای ۹–۱۹). سپس کوروش، با لحن اول شخص، القاب و نسب خود را برمی‌شمرد (سطرهای ۲۰–۲۲) و اعلام می‌کند که صلح کشور را تضمین‌کرده (سطرهای ۲۲–۲۶) که به موجب آن او و پسرش کمبوجیه مشمول رحمت مردوخ شده‌اند (سطرهای ۲۶–۳۰). او بازسازی معبد، که در دوران زمامداری نبونعید به فراموشی سپرده شده بود و اجازه‌اش به تبعیدشدگان مبنی بر بازگشت به میهن‌شان را توصیف می‌کند (سطرهای ۳۰–۳۶). در پایان، پادشاه بازسازی دفاع شهر بابل را توصیف کرده (سطرهای ۳۶–۴۳) و گزارش می‌کند که به هنگام بازسازی، کتیبه‌ای از آشوربانیپال را دید.
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ آبان ۹۴ ، ۰۹:۱۹
kourosh kabir

محمد صادق صادقی گیوی معروف به خلخالی  (۱۳۰۵،خلخال - ۱۳۸۲، قم)، روحانی شیعه و حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب پس از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ بود. خلخالی سه دوره نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم استان تهران در دور اول مجلس خبرگان رهبری بود.پس از درگذشت سید روح الله خمینی، از صحنه سیاسی کنار گذاشته شدو در انتخابات‌ها هم رد صلاحیت شد.


صادق خلخالی معتقد بود که کوروش بزرگ، جانی بالفطره و لواط‌دهنده‌ای بی‌مقدار بیش نبود. او می گفت ۱۰ سال قبل از انقلاب، رساله‌ای پنجاه و هشت صفحه درباره کوروش کبیر نوشته بود که ساواک مانع از چاپ آن شده بود. خلخالی کتاب مقدس (bible) را کتابی مهمل و دروغ‌های شرم‌آور خواند و یهودیان را قومی جنایتکار خواند. 

وی کتابی با عنوان «کوروش دروغین و جنایتکار» نگاشته و به مناسبت جشن‌های ۲۵۰۰ ساله در ۵۷ صفحه منتشر ساخت. در این رساله که برخی آنرا فُحشنامه خوانده‌اند، کوروش را «سفاک و خونریز» نامید و به لواط و بی‌بندوباری متهم کرد و طرح عظمت او در ایران را سیاستی استعماری و توطئه یهود دانست و از مفسرینی چون علامه طباطبایی که کورش را مصداق ذوالقرنین دانسته بودند انتقاد نموده و ایشان را واعظان سلطنت و دربار نام نهاد. علامه طباطبایی درباره کوروش نوشته بود:
«به هر قومی که ظفر پیدا می‌کرد، از مجرمان ایشان می‌گذشت و عفو می‌نمود و بزرگان و کریمان هر قومی را اکرام و ضعفای ایشان را ترحم و مفسدان و خائنان را سیاست می‌نمود» خلخالی پیروزی‌های کوروش را نتیجه بخت او دانسته و مطالبی که در ستایش وی در تورات آمده‌است را ساخته یهودیان آزاد شده از بابل دانست.

سعیدی سیرجانی ادعای لواط کار بودن کوروش توسط خلخالی را ناشی از ناتوانی وی در فهم متون تاریخی و حتی خواندن ادبیات فارسی می‌داند:


  • «...این عبارت را در «تاریخ ایران باستان پیرنیا» خوانده بودیم که: «مورخ مذکور (کتزیاس) گوید: کوروش پسر چوپانی بود از ایل مُردها که از شدت احتیاج مجبور کردید راهزنی پیش گیرد.» و به علت درک ناقص و ذهن منحرف خویش گمان کرده بودیم که کوروش هم مثل بسیاری از سران قبایل و بزن بهادرهای روزگار در آغاز کارش بر کاروان‌های هجوم می‌برده و راهزنی می‌کرده‌است. و این را عیب چندانی برای سرداران و جهانگشایان آن روزگار نمی‌شمردیم. غافل از این واقعیت که «راهزنی پیش گیرد» را اولاً باید به این صورت خواند که «راه زنی پیش گیرد» و معنیَش را هم در محضر مبارک حضرت آیت‌الله آموخت که عین عبارت کتزیاس را در داخل پرانتزی گذاشته و در صفحهٔ ۲۷ تالیف منیف خویش آورده‌اند و با مدد طبع موشکاف و روح عفیف خویش مفهومش را هم داخل پرانتزی گذاشته و بدین صورت آورده‌اند:
    «مورخ مذکور بنا به نوشتهٔ ایران باستان به قلم آقای مشیرالدولهٔ پیرنیا ص ۴۲۰ می‌گوید که کتزیاس می‌گوید کوروش پسر جوانی بود از اهل «مر» که از شدت احتیاج مجبور گردید راهِ زنی پیش گیرد (لواط بدهد)...» آری این است نص عبارت حضرتشان.
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۱۴:۳۱
kourosh kabir

عمدهٔ بناهایی که توسط کوروش ساخته‌شده، در محوطهٔ پاسارگاد قرار دارد. آرامگاه کورش بزرگ که ساختهٔ خود او بود، چنان ارتباطی از نظر طراحی نقشه و کاربرد نماپردازی در میان باغ بزرگ پاسارگاد با کاخ‌های دروازه، اختصاصی و بار نشان می‌دهد که مشخص می‌شود طراح همهٔ آن‌ها، یک نفر بوده و آن کاخ‌ها هم نتیجهٔ سلیقهٔ کورش بزرگ بوده‌اند. کتیبه‌های سه زبانهٔ عیلامی، پارسی و اکدی بر روی جرزها و درگاه‌های آن سه کاخ، تأیید دیگری‌است که این کاخ‌ها توسط کوروش ساخته شده‌اند.

بدنهٔ اصلی کاخ‌های پادشاهی کوروش در پاسارگاد، از سالن‌های ستون‌دار تشکیل شده‌است. تالار عمومی (کاخ S) حدوداً در سال ۵۳۹ پیش از میلاد ساخته شده بود. تالار ستون‌دار آن دو ردیف چهار ستونی دارد و کاخ مسکونی کوروش (کاخ P) بین سال‌های ۵۳۰ تا ۵۳۵ پیش از میلاد بنا شده‌است. سالن ستون‌دار این کاخ پنج ردیف ستون و در هر ردیف شش ستون دارد، و سرسرای آن در جنوب شرقی به ابعاد ۷۵٫۵×۹٫۳ متر است.

کاخ دروازه در حدود شرقی محوطهٔ اصلی قرار دارد و شامل یک تالار ستون‌دار با نقشهٔ چهار ضلعی و ابعاد ۲۵٫۵×۲۸٫۵ متر است و ۸ ردیف ستون دارد.

کوشک‌های A و B که در شرق و جنوب باغ شاهی قرار دارند، احتمالاً دو ورودی به باغ سلطنتی بوده‌اند. از این دو، کوشک B بهتر حفظ شده‌است که این کوشک با ابعاد ۱۱٫۷×۱۰٫۱ متر از یک سکوی چهارضلعی از سنگ‌های آراسته تشکیل شده‌است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۱۴:۲۲
kourosh kabir

تنها سند نسبتاً مفصلی که از کوروش برجای مانده، استوانه‌ای به‌طول ۲۲٫۵ سانتی‌متر و عرض ۱۱ سانتی‌متر از جنس خاک رس با نوشته‌ای ۴۵ سطری به‌زبان بابلی است که امروزه با شمارهٔ ۹۰۹۲۰ در اتاق ۵۲ بخش ایران باستان موزهٔ بریتانیا نگهداری می‌شود. تکهٔ اصلی این استوانه در سال ۱۸۷۹ میلادی توسط هرمزد رسام در حفاری معبد مردوک در بابل پیدا شد، این تکه حاوی ۳۵ خط بود. تکهٔ دوم که شامل خط‌های ۳۶ تا ۴۵ می‌شود، در سال ۱۹۷۵ میلادی در کلکسیون بابل دانشگاه ییل یافت شد و به استوانهٔ اصلی پیوست گردید.

این استوانه پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشی‌است. با این همه، به کمک آن نمی‌توان به تصویر درستی از پدیدآورندهٔ آن دست یافت، چون در این نبشته به همه‌چیز از چشم کاهنان بابلی نگریسته شده‌است. این متن ماهیتاً یک بیانیهٔ سیاسی نیست و نبشتهٔ پایِ بناست که به‌عنوان پی دیوارهای بابل برای یادبود بازسازی‌های کوروش در آنجا گذاشته‌شده‌است. اما این نبشته نشان می‌دهد که کوروش چگونه در بابل بی‌درنگ برنامهٔ ساختمانی گسترده‌ای را به اجرا درآورد. مثلاً باروی درونی و بیرونی شهر بابل را بازسازی و مرمت کرد و درگاه‌هایی از جنس برنز بر دروازه‌های شهر ساخت.


کوروش پس از معرفی خود و دودمانش و شرح مختصری از فتح بابل، می‌گوید که تمام دستاوردهایش را با کمک و رضایت مردوک به انجام رسانده‌است. وی سپس بیان می‌کند که چگونه آرامش و صلح را برای مردم بابل، سومر و دیگر کشورها به ارمغان آورده و پیکر خدایانی که نبونعید از نیایشگاه‌های مختلف برداشته و در بابل گردآوری کرده بوده را به نیایشگاه‌های اصلی آنها برگردانده‌است. پس از آن، کوروش می‌گوید که چگونه نیایشگاه‌های ویران‌شده را از نو ساخته و مردمی را که اسیر پادشاه‌های بابل بودند را به میهن‌شان بازگردانده‌است.

در سال ۱۹۷۱ میلادی، سازمان ملل متحد استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیومت در شهر نیویورک قرار داده شد. در این مکان، نمونه‌ای از آثار فرهنگی کشورهای گوناگون وجود دارد
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ آبان ۹۴ ، ۱۴:۱۰
kourosh kabir


نام کوروش در منابع مختلف به صورت‌های گوناگونی ذکر شده‌است. در سنگ‌نبشته‌های هخامنشی که به خط و زبان پارسی باستان نگاشته شده‌اند، بصورت «کورو» یا «کوروش»

(به پارسی باستان: 𐎤𐎢𐎽𐎢𐏁) و در صیغهٔ مضاف‌الیه «کورائوش» خوانده می‌شد. در نسخهٔ عیلامی سنگ‌نبشته‌ها «کوراش» و در متون اکدی «کورِش» نوشته شده‌است. این نام در تورات بصورت «کورُش» و «کورِش» ضبط شده و در زبان یونانی آن را «کورُس» می‌گفته‌اند که همین نام با اندکی اختلاف در اروپا «سایروس» یا «سیروس» خوانده می‌شود. از مورخین سده‌های اسلامی، ابوالفرج بن عبری در کتاب مختصر الدول و ابوریحان بیرونی در آثار الباقیه نام این شاه را «کورُش»، مسعودی در مروج الذهب «کورُس»، طبری در تاریخ الرسل و الملوک و ابن اثیر در تاریخ کامل «کِیرُش» و حمزه اصفهانی نیز در تاریخ سنی ملوک الارض و الانبیا «کوروش» نوشته‌اند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۸:۰۵
kourosh kabir

خیابانی در اورشیلم به نام کوروش

کوروش جایگاه ویژه‌ای در تاریخ اسرائیل دارد، در منابع عهد عتیق، با عناوین «مسیح خداوند» و «سرور، خدای بهشت» خطاب شده و به او «همهٔ پادشاهی‌های روی زمین» داده شده‌است. در کتاب عزرا و اشعیای نبی، از وی چنین یاد شده‌است: «او شبان من است و رضایت خاطر مرا فراهم خواهد کرد.» نام او در رسالت اشعیای ثانی، در کتاب عزرا و در انتهای کتاب دوم تواریخ و در کتاب دانیال (۱:۲۱; ۶:۲۹; ۱۰:۱) ذکر شده‌است. در این پاراگراف‌ها او، هم به عنوان کسی که مقدر شده تا اسرائیل را حفظ نماید و عملیات مشخصی را از طرف خدای اسرائیل (اشعیای ثانی) برای آن به انجام رساند و هم به عنوان شخصی که فرمان و قانونش پایه و اساسی شد برای برگشت به زایون و برپاسازی معبد ویران شدهٔ عزرا، ظاهر شده‌است. ظاهراً موفقیت‌های کوروش، خصوصاً آماده‌سازی‌ها و اقداماتی که نشان می‌داد جنگ بین او و بابل به تأخیر می‌افتاد، در قسمتی از مسئولیت اشعیاء ثانی برای نبوت مطلق او در آزادسازی و رستگاری قریب‌الوقوع اسرائیل و تخریب در شرف وقوع و احتمالی بابل بود. امیدهای پیغمبر به وضوح در بخش ۴۵:۱–۱۳ بیان شده‌اند. «خدا رو به تدهین شده‌اش [کوروش] نمود. کسی که در گذشته به او کمک نمود و در آینده نیز در ادامه فعالیت‌هایش به او کمک خواهد نمود». «من قبل از تو خواهم رفت و کوه‌ها را صاف می‌کنم، درهای برنزی را خُرد خواهم نمود و ستون‌های آهنی را به تکه‌های ریز خرد می‌کنم». کوروش بر آن است که اورشلیم را بازسازی نماید و جامعهٔ تبعیدشده را دوباره بازگرداند. در حالی‌که او هنوز خدای اسرائیل را نمی‌شناسد: «من تو را با اسم صدا می‌زنم، با نام فامیلی صدا می‌زنم، با اینکه تو مرا نمی‌شناسی» او در نهایت چنین خواهد کرد، بنا بر کمک بزرگی که از او دریافت خواهد نمود. این نبوت همان‌طور که قبل از این اتفاق تحویل شد، احساسات و امیدهای پیامبر را که منتظر تسخیر بابل و تنبیه آن است، نمایان می‌کند. در بسیاری از شهرهای بزرگ اسرائیل به دلیل جایگاه کوروش در تاریخ یهودیان، خیابانی به نام او نامگذاری شده‌است که نمادی از رابطهٔ کهن یهودیان و ایرانیان است.

در تلمود، یزدگرد یکم ساسانی را به سبب خوش‌رفتاری اش، «کوروش نو» می‌خواندند. در حالی که یک سند کلیسایی نستوری مورخ ۵۴۴، خسرو یکم را «کوروش نو» نامیده است. کوروش برای یهودیان، به صورت چهره برجسته‌ای در نوشته‌های آنها، از کتاب اشعیا تا تلمود و از میدراش تا متون یهودی-فارسی،


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۴ ، ۱۷:۱۰
kourosh kabir
سئو سایت توسط سئو شده توسط محسن نخعی
سئو سازی سایت
گوگل , •••Cyrus the Great••• , کوروشسایروس , سایت کوروش , ضد کوروش , جنایات کورش , کوروش بزرگ , کوروش هخامنشی , ذوالقرنین , کوروش درنگاه فقها , منبع کوروش شناسی , منش کوروش , راه کوروش , مرام کوروش , کودک و نوجوانی کوروش , روز کوروش بزرگ , الگو:کوروش بزرگ , کوروش در روایات , کوروش در قران , کوروش و قران , اسلام و کوروش , کوروش در اسلام , یگانه پرستی کوروش , کوروش چت , چت کوروش , ="قسمت کوچکی از جنایات کوروش هخامنشی , حقیقت کوروش , زندگی کوروش , مرگ کوروش , جوانی کوروش , نوجوانی کوروش , پدر کوروش , همسر کوروش , سایروس چت , کوروش در تاریخچه ی ایران , افسانه ی کوروش , پردیس سینمایی کوروش , جملات کوروش , جملات زیبا از کوروش کبیر , منشور کوروش , داستان کوروش , کوروش از نظر غربیان , جایگاه کوروش در فرهنگ ایران , کوروش ایرانی , کوروش بزرگ در فیسبوک , کوروش استوره ی ایرانی , شاه ایران , کمبوجیه , بلاگ , اواز چت , اسطوره ی ایرانی , معمار ایران , کوروش در نظر مخالفان , ;,v,a , سئو ,سئو چت روم , سئو , باران چت , زندگی نامه ی کوروش , منش کوروش , اقتدار کوروش , ریشه ی کوروش , زرتشت , کبوجیه دوم , ویکی پدیا , اتوسا . فرزند کوروش , بردیا . فرزند کوروش , ارتیستون . فرزند کوروش , رکسانا . فرزند کوروش , پاسارگاد , مقبره ی کوروش , قبر کوروش بزرگ , علم کوروش , یاهو , استوا , ضد سایروس , تولد کوروش , کوروش , گوگل پلاس , سایت کوروش , chat
SEO Reports for kouroshkabir.blog.ir