♣♣♣کوروشـــ در قران♣♣♣
درباره شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای آسمانی یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که به واقع ذوالقرنین چه کسی است به طور قطعی مشخص نشدهاست.
کوروش سردودمان هخامنشی، داریوش بزرگ، خشایارشا، اسکندر مقدونی، چین شی هوان، یکی از ملوک حمیر گزینههایی هستند که جهت پیدا شدن ذوالقرنین واقعی، دربارهٔ آنها بررسیهایی انجام شدهاست. ابوالکلام آزاد با تفسیر آیات ۸۲ تا ۹۵ سوره کهف دلایل استواری آوردهاست که ذوالقرنین موصوف، کوروش هخامنشی میباشد.
شماری از فقیههای معاصر شیعه نیز کوروش را «ذوالقرنین» میدانند. علامه طباطبایی، صانعی و مرتضی مطهری از معتقدان این نظر هستند. در کتاب تفسیر نمونه، نوشتهٔ ناصر مکارم شیرازی نوشتهشده، از آن جهت به کوروش، ذوالقرنین میگفتند که شرق و غرب مال او بود.
نقشبرجستهٔ انسان بالدار یکی از ستونهای بازمانده از کاخ بارعام در پاسارگاد است که روزگاری روبروی دو درگاه تالار مسقف ستوندار قرار داشتند. دربارهٔ این نقش، تفسیرهای بسیاری انجام شدهاست که یکی از آنها این نقش را، ذوالقرنین میداند. دربارهٔ شخصیت ذوالقرنین که در کتابهای مقدس یهودیان، مسیحیان و مسلمانان از آن سخن به میان آمده، چندگانگی وجود دارد و این که بهواقع ذوالقرنین چه کسی بوده، بهطور قطعی مشخص نشدهاست.
ابوالکلام آزاد با تفسیر آیات ۸۲ تا ۹۵ سوره کهف دلایلی آوردهاست که ذوالقرنین موصوف، کوروش هخامنشی میباشد. علامه طباطبایی دربارهٔ ذوالقرنین دانستن کوروش چنین نوشتهاست که «هر چند بعضی از جوانبش خالی از اعتراضاتی نیست، بلکه از هر گفتار دیگری انطباقش با آیات قرآنی روشنتر و قابل قبولتر است.» در تفسیر نمونه از نظریهٔ انطباق کوروش با ذوالقرنین به عنوان نظریهٔ برتر یاد شدهاست و بر تأئید این نظریه در تفسیر من هدی القرآن، تفسیر الفرقان و تفسیر المنیر اشاره شدهاست. در تفسیر المنیر با قاطعیت، ذوالقرنین، همان کوروش دانسته شده که دو طرف جهان را گشت و احتمالاً به خاطر شجاعتش به ذوالقرنین ملقب شد.
ابوالکلام آزاد یکی از کسانیست که کوروش را ذوالقرنین مذکور در قرآن میداند و معتقد است که ذوالقرنین ذکرشده در قرآن، کوروش است. استدلالات آزاد را میتوان بهصورت زیر خلاصه کرد:
- نقش برجستهٔ انسان بالدار در پاسارگاد که شاخهای قوچ دارد و بالهای عقاب، نشاندهندهٔ کوروش است که او را همان ذوالقرنین، یعنی «صاحب دو شاخ» مشخص میکند. به ویژه که کوروش در تورات به عنوان «عقاب شرق» خوانده شدهاست.
- در قرآن (سورهٔ کهف، آیهٔ ۸۳ تا ۹۸) از «ذیالقرنین» بهصورت پادشاهی که خداوند همهگونه کامیابی بدو داد، سخن رفتهاست که از سوی مغرب تا جایی که آفتاب غروب میکند و از سوی مشرق تا جایی که خورشید سر برمیآورد، رفت و سپس از جنوب به شمال رفت و به پای دو کوه رسید که در کنارهٔ آن قومی میزیستند و آنها از او خواستند تا میان آنها و قبیلههای بیشمار یاجوج و ماجوج سدی بسازد و وی چنین کرد. مولانا آزاد میگوید کوروش کسی بوده که به غرب و شرق لشکر کشید و آنگاه به قفقاز رفت و در آنجا سدی ساخت تا جلوی قبیلههای آسیایی را بگیرد و این قبیلهها را چینیها یوئهچی خواندهاند که با «یاجوج» شباهت دارد و مغولان را هم فنکوک خواندهاند که با ماجوج همانند است.
- در کتاب تورات، بخش دانیال نبی (باب هشتم) از رویایی سخن رفته که طبق آن، قوچی دو شاخ از بز کوهی یک شاخی شکست میخورد. مولانا آزاد میگوید این قوچ دو شاخ کوروش بوده و آن بز کوهی، یونانیاناند و این «دو شاخ بودن» کوروش را با ذوالقرنین نسبت میدهد.
بعد از عبد المنعم النمر مهمترین شخصیت علمی و مذهبی جهان عرب صابر صالح زغلول در سال 2011 کتاب بسیار مفصل 327 صفحه ای نوشته که دارالکتاب العربی للنشر و التوزیع - القاهرة آنرا توزیع کرده است. تحت عنوان :"مؤسس الدولة الفارسیة وأبو إیران؛ حیاته و فتوحاته وهل هو ذوالقرنین" پایه گذار دولت پارس و پدر ایران- زندگی و پیروزی هایش وپایان کار آیا او ذو القرنین است؟" متفکر بزرگ جهان عرب نظرات مختلف راجع به ذوالقرنین را بیان نموده و از جمله به نگر و دیدگاه - ابوالکلام آزاد و عبد المنعم النمر و الشیخ الشعراوی می پردازد و نتیجه می گیرد که دیدگاه ابوکلام آزاد به واقعیت نزدیک تر است.نکته مهم اینکه تا کنون نظر شیخ الشعراوی در مورد ذو القرنین بودن کوروس از دید عرب ها مخفی نگه داشته شده است. شاپور شهبازی مینویسد، این استدلالها را نمیتوان پذیرفت زیرا نقشبرجستهٔ انسان بالدار نمیتواند تصویر کوروش باشد، بدلیل آنکه در هنر جهان باستان نمونهها و همانندهایی دارد. همچنین، کوروش در قفقاز سدی نساخت و با یوئهچیها که چهارصد سال پس از او پا به صحنهٔ تاریخ گذاردند، هیچ رابطهای نداشت و با مغولان که هزار و چند صد سال پس از او در تاریخ جایی باز کردند، ارتباطی نداشت. قوچ دو شاخ مذکور در تورات نیز هیچ ارتباطی با کوروش ندارد زیرا وی از یونانیان هیچگاه شکست نخورد.